خب بالاخره سفری که از مدتها قبل برنامه ش رو ریخته بودم عملی شد و الان رسیدم به شهر زوریخ. البته اتفاقات ناخوشایندی هم در کنارش رخ داد که کمی اعصابم رو خورد کرد اما به هر حال رسیدم!
از اونجا که تهران به صورت مستقیم به شهر زوریخ پرواز نداره، من پروازم رو از شهر وین گرفتم و با توجه به ویزای شنگن سوییس فکر میکردم نباید مشکلی پیش بیاد. اما از اونجا که سیستم هوایی سوییس هنوز وارد شنگن نشده، توی وین مهر ورود و خروج برام زدن و عملا ویزای من با مجوز یک بار ورود، به یکباره مصرف شد. برای همین پس از کلی مکافات و مخ زدن گذاشتن که وارد زوریخ بشم... حالا امیدوارم توی برگشت مشکلی برام پیش نیاد.
با همه ی این احوالات، با دیدن حسین بعد از یک سال، کلی خوشحال شدم و کل اتفاقاتی که افتاده بود رو فراموش کردم.
زوریخ هم واقعا شهر قشنگیه و آرامش خاصی توش موج میزنه. کلی برنامه های هیجان انگیز برای فردا داریم. برای همین میخوابم که فردا صبح رو از دست ندم...
علی جان سلام
امیدوارم از لحظه لحظه این سفر نه چندان طولانی لذت کافی ببری ، مراقب خودت باش .
این غزل زبیا از سعدی شیرین سخن هم تقدیم به تو عزیز
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی
هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
فردا که خلایق را دیوان جزا باشد
هر کس عملی دارد من گوش به انعامی
ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم
تو عشق گلی داری من عشق گل اندامی
سروی به لب جویی گویند چه خوش باشد
آنان که ندیدستند سروی به لب بامی
روزی تن من بینی قربان سر کویش
وین عید نمیباشد الا به هر ایامی
ای در دل ریش من مهرت چو روان در تن
آخر ز دعاگویی یاد آر به دشنامی
باشد که تو خود روزی از ما خبری پرسی
ور نه که برد هیهات از ما به تو پیغامی
گر چه شب مشتاقان تاریک بود اما
نومید نباید بود از روشنی بامی
سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی
در کام نهنگان رو گر میطلبی کامی
سلام
من میخوام برم زوریخ چند روز دیگه .
لطفا بگین کجاها را باید حتما ببینم و کجا باید خرید کنم
با تشکر