عروسی کلی عالی و خاطره انگیز بود، خیلی هم خوش گذشت...
امیدوارم که کلی خوشبخت بشن:)
October 2007 Archives
یه جنگ واقعی، یک مبارزه ی تمام عیار...
فکرش رو نمیکردم که به این زودیها تسلیم بشه! اما ....
:)
Korana
Buddha Bar
بالاخره به تاریخ عروسی ندا و محمد داریم نزدبک میشیم و من امشب دارم میرم دبی:)
جمعه هم عروسی هستش.
مطمئنم کلی خوش میگذره....
جای بقیه دوستان هم خالی:)
زندگی ما برآیند انتخابهایی هست که در شرایط مختلف و بین گزینه های گوناگون انجام میدیم.
یهو به خودت میای و میبینی اگر مثلا در اون برهه ی زمانی، کار دیگه ای رو انتخاب کرده بودی سرنوشتت به نحوه ی دیگری رقم خورده بود...
خیلی تصمیم گیری برام سخته. اونم تو این شرایط که باید به یکباره مسیر زندگیم رو تغییر بدم.
باید بیشتر قکر کنم.
بیشتر و بیشتر....
Omen
Robert Miles
ساعت 12 شب بود که به سرم زد برم کوه... کلی طول کشید تا تونستم خودم رو راضی کنم و راه افتادم.
در سکوت سرد شب، سر بر خاک و دیده بر آسمان دوختم. ثانیه ها، دقیقه ها و ساعتها...
و الان واقعا حس خوبی دارم....