اصلا فکرش رو نمیکردم که تا این حد برلین شهر پیشرفته ای باشه. واقعا همه چیز رو از اول ساخته بودند. بعد از 17 سال که از برداشتن دیوار برلین میگذره میشه گفت اثری از دوران کمونیستی در این شهر نیست. واقعا شهر رو زیبا ساختند...
در کنار بازمانده های دیوار برلین شنیدن آلبوم The Wall پینک فلوید خیلی لذت بخش بود:)
West Berlin
Camel
Feel a chill in the dark,
twilight falls.
Feel the beat of your heart,
danger calls.
Up to the rooftop, out in the rain...
Well I'm planning it out,
day by day.
There's no room for doubt,
just one way.
Up to the rooftop, out in the rain...
And I'm looking out over West Berlin.
Feeling freer now than I've ever been.
When the sun sets over West Berlin,
I'll be leaving,
I can't come back again.
And I'm looking out over West Berlin,
West Berlin.
In the flood of the light,
safety will shine.
We'll be high out of sight,
on steel cable line.
Up to the rooftop, out in the rain...
And I'm looking out over West Berlin.
Feeling freer now than I've ever been.
When the sun sets over West Berlin,
I'll be leaving,
I can't come back again.
And I'm looking out over West Berlin,
West Berlin.
:) همه که مثل ما به سرعت لاکپشت حرکت نمی کنن ...
ماها یادمون رفته که دیگه واحد زمان عوض شده . میلی سکند و نانو سکند ...
خدا بیامرزتمون
برلین (Berlin) پایتخت کشور آلمان و بزرگترین شهر هم از لحاظ جمعیت و هم از لحاظ مساحت در این کشور است و در کل اتحادیه اروپا مقام دوم را دارد. برلین همچنین یک شهر ایالتی است، یعنی یکی از ایالتهای شانزدهگانه آلمان نیز به شمار میآید.
این شهر بزرگ، مرکز سیاسی و فرهنگی آلمان است و بخاطر تقسیم آن به دو بخش برلین غربی و برلین شرقی در سالهای بین ۱۹۴۹ تا ۱۹۸۹ دارای یکی از متنوعترین محیطهای شهری اروپا است.
دیوار برلین اصلی ترین نماد جنگ سرد بود که به پرده آهنین مشهور شد و به مدت ۲۸ سال شهر برلین را به دو منطقه شرقی و غربی تقسیم کرد.
پس از جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۴۵، چهار کشور اصلی پیروز جنگ یعنی متفقین شامل آمریکا، انگلیس، فرانسه و شوروی، کشور اشغالشدهٔ آلمان را به چهار بخش که هر کدام تحت کنترل یکی از آنها بود تقسیم کردند. برلین به عنوان پایتخت آلمان نیز از قاعده جداسازی مستثنی نبود. بنابر این با وجود این که تمام شهر برلین در قسمت تحت نفوذ شوروی قرار داشت میان متفقین تقسیم شد. البته قسمت تحت کنترل نیروهای شوروی به مراتب بیشتر از سایر قسمتها بود و شامل بخش شرقی شهر میشد.
در ماههای نخست بعد از جنگ، شهر توسط کمیسیونی متشکل از هر چهار کشور اداره میشد و ریاست این کمیسیون هر ماه و به صورت چرخشی به عهده یکی از آنها بود. در سال ۱۹۴۸ سه بخش تحت کنترل آمریکا، انگلیس و فرانسه یکی شدند و جمهوری فدرال آلمان را که به عنوان آلمان غربی معروف بود تشکیل دادند. در ۷ اکتبر ۱۹۴۹ دولتی کمونیستی در بخش تحت کنترل شوروی تشکیل شد که به جمهوری دموکراتیک آلمان یا آلمان شرقی معروف شد. با حاکم شدن کمونیستها در آلمان شرقی شرایط اقتصادی و سیاسی رو به وخامت گرایید و نارضایتی گسترده مردم را در پی داشت. این ناراضیان به ویژه در برلین شرقی به دنبال شرایط بهتر زندگی راه برلین غربی را در پیش گرفتند. با آغاز جنگ سرد کشمکشها بین شوروی و دیگر متحدانش بالا گرفت و همانطور که انتظار میرفت مرز بین آلمان شرقی و غربی بسته شد. با این حال شهروندان برلینی هنوز آزاد بودند تا بین قسمتهای شرقی و غربی شهر تردد کنند.
براساس آمارهای منتشر شده در فاصله سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۱ حدود ۵/۲ میلیون نفر از آلمان شرقی به آلمان غربی مهاجرت کردند و راه اصلی آنها ورود به برلین غربی بود. همچنین طی شش ماه اول سال ۱۹۶۱ تعداد ۱۶۰هزار نفر از برلین شرقی به برلین غربی پناهنده شدند. یعنی مثلاً در آگوست ۱۹۶۱ تقریباً روزانه ۲۰۰۰ نفر از برلین شرقی وارد بخش آلمان فدرال میشدند. بیشتر مهاجرین کارگران متخصص، کارشناسان، اساتید دانشگاه و روشنفکران بودند که کمبود آنها در بخش شرقی آلمان محسوس بود. این امر موجب نارضایتی دولت آلمان شرقی و اتحاد جماهیر شوروی سابق شد. این مهاجرتها و از دست دادن نیروهای کار، آلمان شرقی را در معرض فروپاشی اقتصادی قرار داد و خسارتهای زیادی متوجه اتحاد جماهیر شوروی و دولت آلمان شرقی تحت رهبری «اریک هونکر» میکرد. چرا که اقتصاد و صنعت آلمان شرقی عملاً بر کمکهای شوروی شکل یافته بود. از این رو آنها دست به عملی محدود کننده زدند و به دستور نیکیتا خروشچف ، رهبر اتحاد جماهیر شوروی تمام راههای ارتباطی بین برلین شرقی و غربی را مسدود کردند و دیوار برلین را به عنوان «دیوار حافظ ضد فاشیست» و با هدف جلوگیری از رفت و آمدهای نامطلوب (به تعبیر اروپای شرقی) بنا کردند.
در اولین ساعات روز یک شنبه سیزدهم آگوست ۱۹۶۱، نیروهای نظامی آلمان شرقی خیابانهای منتهی به نقاط مرزی را محاصره کردند و کارگران در مرز مشغول ساختن دیوار شدند. با ایجاد این حصار که ارتفاع آن به دو متر میرسید، ارتباط بین بخشهای شرقی و غربی شهر کاملا قطع شد. احداث این دیوار چنان شتابان انجام گرفت که بسیاری از خانوادهها که در مناطق مختلف شهر زندگی میکردند برای مدت ۲۸ سال از یکدیگر جدا شدند و سرنوشتهای ناگواری را برای بسیاری از خانوادههای آلمانی رقم زد. زنان از شوهران ، فرزندان از والدین ، برادران و خواهران از یکدیگر برای سالها جدا شده و بسیاری از آنها تا آخر عمر موفق به دیدار دوباره یکدیگر نشدند. گروهی از آنها آنقدر زنده نماندند که فروریختن دیوار برلین را شاهد باشند و امکان دیدار دوباره خانوادههای خود را پیدا کنند.
طول دیواری که به دور برلین غربی کشیده شده بود، ۱۵۵ کیلومتر بود که ۴۵ کیلومتر آن از وسط شهر میگذشت. با احداث این دیوار شهر برلین غربی به صورت یک شهر محصور در خاک آلمان شرقی در آمد. گذرگاههای دو طرف در ۱۹۲ مسیر قطع شد. ۹۷ مورد خیابانهای شهری برلین در جهت شرقی - غربی و ۹۵ مورد مسیرهای بیرون شهری بین برلین غربی و سایر مناطق آلمان شرقی بسته شد. این حصار اندکی در خاک آلمان شرقی نصب شد تا بدین ترتیب از هرگونه تجاوزی توسط آلمان غربی مصون بماند. به طوری که اگر کسی پشت این حصار میایستاد، درواقع در خاک آلمان شرقی قرار داشت. تانکها در نقاط معینی از شهر مستقر شدند. قسمتی از خیابانهای شهر کنده شده بود و برای رفت و آمد وسائل نقلیه عمومی قوانین تازهای معین شده بود. خطوط راه آهن و مترو بین دو طرف هم متوقف و ارتباط تلفن این دو بخش نیز قطع شد. همچنین ساکنان برلین شرقی از ورود به برلین غربی منع شدند. این امر به دلیل این که حدود ۶۰ هزار نفر از ساکنان برلین شرقی در برلین غربی کار میکردند مشکلات زیادی به بار آورد. در روزهای بعد مقامات آلمان شرقی در مقابل تمام پنجرهها و درهای ساختمانهایی که در خط حائل واقع شده بودند دیوار کشیدند.
تا پایان سال ۱۹۶۱ دیوار گسترش یافت و سیم خاردار مجهز به الکتریسیته در فواصل زیاد نصب شد. بر بالای دیوار سیم خاردار نصب شد و برجهای مراقبت برای حفاظت و کنترل عبور و مرور ساخته شد. همچنین در ۲۰سپتامبر۱۹۶۱ کار ساخت حصار موازی با فاصلهای در حدود ۹۱ متر از سوی هر دو آلمان آغاز شد. تمام خانههایی که در فاصله بین این دو حصار قرار داشتند، تخریب شدند و بین دو حصار، محدودهای به وجود آمد که به آن نوار مرگ میگفتند. این نوار که خاک آن کاملا کوبیده شده بود، با شن پوشیده شد تا ردپای کسانی که قصد فرار از این حصارها را داشتند براحتی مشخص شود. فاصله زیاد بین دو حصار این امکان را به نگهبانان مرزی میداد تا در صورت لزوم بتوانند به فراریان شلیک کنند.
در نقاط مرزی برای عبور و مرور ایستگاههای بازرسی ایجاد شد که مهمترین آن گذرگاه ایستگاه بازرسی چارلی در بخش آمریکایی برلین غربی بود. در ۱۷ اوت ۱۹۶۲ فردی به نام پیتر فیشر که قصد داشت در نزدیکی این منطقه از دیوار برلین بالا رود توسط نگهبانان قسمت غربی کشته شد. این امر موجب آشوب در برلین غربی و نفرت ساکنان برلین غربی از آمریکاییها شد.
مرحله آخر ساخت دیوار در سال ۱۹۷۵ آغاز شد و در آن از ۴۵ هزار قطعه بتنی مقاوم شده به ارتفاع سه و نیم متر و عرض یک و نیم متر استفاده شد. همچنین لولههایی افقی در بالای دیوار کار گذاشته شد تا عبور از روی دیوار دشوارتر شود.
بر اساس تحقیقات پژوهشگران آلمانی و گزارشهایی که به تازگی منتشر شده در طول سالهایی که دیوار برلین برپا بود ۱۲۵ نفر در پای آن کشته و حدود ۲۰۰ نفر نیز بشدت مجروح شدند. اولین قربانی فرار از دیوار برلین جوان ۲۴ سالهای بود که در تاریخ ۲۸اوت سال ۱۹۶۱ قصد فرار به برلین غربی را داشت. ۱۴ نفر از قربانیان کسانی بودهاند که از غرب قصد ورود به آلمان شرقی را داشتهاند. ۳۲ نفر دیگر نیز زمانی کشته شدهاند که اصلاً قصد فرار نداشتهاند. در این میان ۸ نگهبان نیز به طور اتفاقی کشته شدهاند. ۸۰ درصد کشته شدگان زیر ۳۰ سال سن داشتند و در میان آنها ۸ زن وجود داشتهاست. این آمارها در یک گزارش دولتی آلمان با عنوان مرگ بر روی دیوار از ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۹ ذکر شدهاست. پیش از این تعداد کشتهشدگان بر روی دیوار برلین ۲۰۰ نفر ذکر میشد.
در بین سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۹ حدود ۵ هزار نفر موفق شدند به برلین غربی فرار کنند. بیشتر فرارها به زمانی بر میگردد که تنها حصار بین دو بخش شهر سیمهای خاردار بود. همچنین بعضیها از طریق پنجرههای آپارتمانهای کنار مرز به آن طرف حصارها رفتند. در طول این سالها چند مورد عملیات فرار منحصر به فرد نیز اتفاق افتاد. در روزهای سوم، چهارم و پنجم اکتبر سال ۱۹۶۴، ۵۷ نفر موفق شدند تا از طریق تونلی که به طول ۱۴۵ متر در زیر نوار مرگ کنده بودند، فرار کنند و یا فرار عجیب دو برادر که با بستن بالهای بسیار سبکی به دست هایشان فاصله بین دو دیوار را بر فراز نوار مرگ پرواز کردند و خود را به طرف دیگر رسانند.
با بهبود تدریجی مناسبات میان شرق و غرب در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی زمینه فروپاشی دیوار برلین فراهم شد. در سال ۱۹۸۹ حکومت کمونیستی شوروی تصمیم گرفت دموکراسیسازی را به عنوان یک اصل در کشورهای اروپایی شرقی تحت نفوظ خود دنبال کند. اما در این میان اتفاقی افتاد که روند روبه پایان دولت آلمان شرقی را آغازگر شد. دولت کمونیستی مجارستان درهای خود را بر روی غرب گشود. در بیست و سوم آگوست ۱۹۸۹، مرزهای بین مجارستان و اتریش باز شد. از آنجا که مهاجرت بین کشورهای کمونیستی ممنوع نبود، ساکنان آلمان شرقی که مجاز به رفت وآمد به مجارستان بودند از طریق این کشور و نیز چکسلواکی به آلمان غربی و سایر کشورهای اروپای غربی رفتند. این مهاجرتها طی یک ماه به سرعت افزایش یافت. به طوری که در ماه سپتامبر حدود ۱۳ هزار نفر از اهالی آلمان شرقی به سمت مجارستان حرکت کردند تا بتوانند از طریق اتریش خود را به آلمان غربی برسانند.
در پاییز همان سال، تظاهرات اعتراض آمیز مردم نسبت به دولت آلمان شرقی شدت گرفت تا اینکه در هجدهم اکتبر همان سال اریک هونکر، رهبر آلمان شرقی از سمت خود کناره گیری کرد و چند روز بعد ایگون کرنس جانشین او شد. دولت جدید تصمیم گرفت به ساکنان برلین شرقی اجازه دهد تا برای سفر به برلین غربی تقاضای ویزا کنند. با اعلام این مطلب از سوی دولت دههاهزار نفر از ساکنان برلین شرقی خود را به محلهای مشخص شده رساندند تا از مرز عبور کنند و به برلین غربی بروند. هجوم این جمعیت به کنار مرز ماموران و نگهبانان را دچار مشکل کرد. چرا که آنها برای مقابله با چنین جمعیتی آمادگی نداشتند. لحظه به لحظه بر انبوه جمعیت اضافه میشد. سرانجام ماموران مرز را گشودند و مردم توانستند از آن عبور کنند. در آن طرف مرز، اهالی برلین غربی برای استقبال از همشهریان سابقشان جمع شده بودند. به این ترتیب نهم نوامبر ۱۹۸۹ به روز فروپاشی دیوار برلین تبدیل شد. این دیوار ظرف روزها و هفتههای بعد و توسط کسانی که از دیگر نقاط آلمان شرقی خود را به برلین رسانده بودند به تدریج خراب شد. فرو ریختن دیوار برلین، اولین قدم در راه اتحاد مجدد دو آلمان بود که سرانجام در سوم اکتبر ۱۹۹۰ صورت گرفت.
میخائیل گورباچف رئیس جمهور وقت اتحاد جواهیر شوروی ۱۵ سال بعد، در سال ۲۰۰۴ عنوان کرد که وقتی در جولای ۱۹۸۹ با هلموت کهل صدراعظم آلمان غربی مذاکره کرده بود به طور مشترک به این نتیجه رسیدند که هنوز زمان وحدت دو آلمان فرا نرسیدهاست. در نهایت هم به این توافق کردند که از میان برداشتن دیوار به قرن بیست و یکم موکول شود. او عنوان میکند که البته مردم آلمان تصمیم دیگری گرفتند و با پافشاری روی برچیدن دیوار، رهبری تاریخ را به دست گرفتند. مردم سایر کشورهای اروپای شرقی و مرکزی نیز بلا فاصله از آنها سرمشق گرفتند و موانع رسیدن به آزادی را از سر راه خود برداشتند.
درحال حاضر ۳۴ قطعه از دیوار اصلی برلین در موزه نگهداری میشود.