نميدونم اصلا چي بگم. انقدر اعصابم خورده که نميدونم چي بنويسم.
فقط ميدونم تا طرز فکر مسوولين مملکتمون اينه، بازم شاهد اين اتفاق ها خواهيم بود. و ميدونم وقتي يه هواپيمايي نقص فني داره، هيچ کس از آسمون نمياد نجاتش بده...
خيلي دلم سوخت، براي مسافرها که همشون عکاس و خبرنگار بودن، براي خلبان که خيلي سعي کرد برگرده اما نتونست، براي مردم ساکن شهرک توحيد که شاهد سقوط در خونه هاشون بودن و براي خودمون که با اينهمه ثروت ملي بايد سوار اين هواپيماهاي رده خارج بشيم...
فقط آرزوي صبر!
می دوني تا زمانيكه بخوايم بشينيم و از همديگه انتقاد كنيم همين وضعيت باقي مي مونه.بايد به جاي پریدن به همدیگه یه ذره تلاش کنیم!
كي مي تونه جز من و تو ...
ماها ديگه عادت كرديم؛ شما هم عادت مي كنيد. اگر سالي يكدفعه از اين اتفاق ها نيفته بايد چي كار كنيم.
نه نمي شه بايد اتفاق بيفته؛ اينجا ايرانه و آقايون تنها فكرشون جيب هاي گشادشونه نه زندگي ملت.
با همين عادت كردنهاي ماست كه هيچ اتفاقي تا ابد نميفته و اينا هر روز پر رو تر ميشن و جيباشون گشادتر ... !
:((
همین منو شماییم که مسئولین این مملکت میشیم! با یک سری درجات بالا و پایین! از چه انتقاد میکنیم که ریشه را باید در خود بجوییم!
تکبیر!
ولی جدی!
==================
پاسخ:
با نظرت كاملا موافقم! اما خب از اونجايي كه اكثرهم لايعقلون بهتر از اين نميشه انتظار داشت!!
يادشان گرامي باد ...