December 2005 Archives
کي ميگه ما بانک داري الکترونيک نداريم؟؟
اين سايت که ميبينين Down شده متعلق به يکي از بانکهايي هست که ادعاي الکترونيکي بودنش همه جا رو پر کرده!
و جالب اينه که Error سايتش هم براحتي قابل مشاهدس.
يه بانک که انقدر برنامه نويساش بيسوادن که نتونستن يه SSL معتبر براي سايتشون بذارن و خودشون خودشون رو Trust کردن!
ميدونم مشکل نيروي انساني نيست چون خودم حداقل چند نفر از دوستانم رو ميشناسم که اگر لازم باشه يکي از قويترين سيستمهاي بانکي دنيا رو ميتونن بنويسن، همچنان که براي کشورهاي ديگه کردن. بدبختيمون اينه که هرچي کار مهمه، دست کم سوادترين افراد مرتبط با اون رشته س و همينه که همش در حال درجا زدن هستيم...
پياده روي توي تگرگ هم عالمي داره! مدتها بود ضربات تگرگ به اين شدت رو، تو سرم حس نکرده بودم!
اما با همه شدتش کلي خوب بود...
Spider's web
Katie Melua
If a black man is racist, is it okay
When it's the white man's racism that made him that way
Because the bully's the victim they say
By some sense they're all the same
Because the line between
Wrong and right
Is the width of a thread
From a spider's web
The piano keys are black and white
But they sound like a million colours in your mind
I could tell you to go to war
Or i could march for peace and fighting no more
How do i know which is right
And i hope he does when he sends you to fight
Because the line between wrong and right
Is the width of a thread from a spider's web
The piano keys are black and white
But they sound like a million colours in your mind
Should we act on a blame
Or should we chase the moments away
Should we live
Should we give
Remember forever the guns and the feathers in time
Because the line between wrong and right
Is the width of a thread from a spider's web
The piano keys are black and white
But they sound like a million colours in your mind
The piano keys are black and white
But they sound like a million colours in your mind
به تجربه ثابت شد قليونهای مسير جاده امام زاده داوود خيلی جوندار هستن!
هرکسی شک داره بره امتحان کنه!!
ميگن امشب از همه شب ها بلند تره!
پس شب یلدا به همتون خوش بگذره....
Canto Alla Vita
Josh Groban
از دست خودم عصبانيم!
نميدونم چرا نسبت به همه دقايقي که دارن مثل يک چشم بهم زدن ميگذرن انقدر بي تفاوت شدم...
گذر زمان رو با تمام وجودم حس ميکنم اما قدرت يه حرکت جانانه رو ندارم.
واقعا ديگه وقتی نمونده و من فقط يک نظاره گر م...
:(
نميدونم اصلا چي بگم. انقدر اعصابم خورده که نميدونم چي بنويسم.
فقط ميدونم تا طرز فکر مسوولين مملکتمون اينه، بازم شاهد اين اتفاق ها خواهيم بود. و ميدونم وقتي يه هواپيمايي نقص فني داره، هيچ کس از آسمون نمياد نجاتش بده...
خيلي دلم سوخت، براي مسافرها که همشون عکاس و خبرنگار بودن، براي خلبان که خيلي سعي کرد برگرده اما نتونست، براي مردم ساکن شهرک توحيد که شاهد سقوط در خونه هاشون بودن و براي خودمون که با اينهمه ثروت ملي بايد سوار اين هواپيماهاي رده خارج بشيم...
واقعا چه ميشه گفت؟؟ حتي خودمون هم براي انسان بودن خودمون ارزشي قائل نيستيم...
Miracles
Kenny G
هر موقعيتي که پيش مياد ميتونه راه جديدي رو بازکنه که کلا مسير زندگي آدم عوض بشه و ديگه هم در طول زندگي تکرار نشه.
از اونجايي که عقيده دارم هرکاري به امتحانش مي ارزه، پس اين فرصت رو هم از دستش نميدم.
هرچند که ممکنه به نتيجه نرسه...
Nocturne
Secret Garden