خب... تا يکي دو ساعت ديگه بايد برم فرودگاه. خودمم باورم نميشد که چطور به اين سرعت همه کارام جور شد که بتونم برم مسافرت.
اما نميدونم چرا اصلا هيچ احساسي ندارم نسبت به اين مسافرت، شايد مال استرس کارهايي باشه که مونده. اونم نه يک کار عادي. يه پروژه خيلي پر هزينه که دقيقا توي سال تحويل از حرم عبدالعظيم روي اينترنت قراره پخش بشه:(
با اينکه صد در صد اطمينان دارم که کار به بهترين نحو انجام ميشه اما بازم ته دلم يه ذره نگرانم. شايدم مال اين هست که از کار دورم ولي همين که فکر ميکنم مسعود و امين هستن و کلي همه چيز طبق برنامه ريزي هامون پيش ميره کلي خيالم رو راحت تر ميکنه.
خلاصه چه دلم بخواد چه نخواد بعد از 16 سال دارم خارج ميشم از ايران ....
پس خداحافط تهران...
سفر خوش بگذره زياد تا
خوش خوش خوش خوش بگذرههههههههههههههههههههههههه
نميتونم بگم كه اصلا نگران نباش! ولي خوب نگران كه ميتونم بگم نباش:)
نگران نباشید و از مسافرتتون لذت ببرید . سال نوتونم مبارک . ان شاالله که سال خوب و پربرکتی براتون باشه .
خوش بگذره .
سلام علی :)
کلی بهت خوش بگزره مسافرت
اصلاً نگران کارا نباش چون ميدونی بهترين دوستات هستن در تهران
و همه چی عالی پيش ميره مثل هميشه
کلی تو اين مدت استراهت کن که خيلی احتياج داری
پيشا پيش سال نو رو تبريک ميگم علی جان
کلی آرزو هايه خوب خوب دارم برات و
اميدوارم امسال يکی از بهترين سال هايه زندگيت باشه پر از برکت، سلامتی
و موفقيت و شادی
زودی هم برگرد که دلمون تنگ ميشه سريح!
*Au revoir* فعلاً...
سفرنامه يادت نره!خوش بگذره!;)
سلام سلام .... به قول مسعود نميشه گفت نگران نباش ...
اما جاي نگراني وجود نداره .... ما سعي خودمونو ميكنيم ....
همه چيز داره خوب پيش ميره ...نسبت به تجربه هاي قبلي اي كه در مورد همچين كارايي داشتم همه چيز داره سريعتر از هميشه پيش مير ه ايشالا اگر بتونيم امشب براي حدوداي ساعت 10 شب اولين تست رو انجام ميديم .