سلام:) آخ جون بالاخره رسيدم خونه! خوب يه ذره از وقايع اتفاقيه تعريف کنم ببينين يه نفر چقدر ميتونه شانس بياره!
ديروز يا به عبارتي پريروز (يکشنبه) يه کاري پيش اومد که مجبور شدم برم بندرعباس يه 2-way Satellite Internet تنظيم کنم. خلاصه ساعت 4:15 هم هواپيما پرواز مي کرد. منم طبق معمول يه ربع قبل از پرواز خودمو رسوندم فرودگاه. رفتيم سوار شديم و منتظر شديم که بپره. منم گرفتم خوابيدم. يه 45 دقيقه گذشت بيدار شدم گفتم حتما الان يه چيزي آوردن که بخوريم. اما با کمال تعجب ديدم که همچنان رو زمين هستيم و آقاي خلبان ميفرمايند که چون بندر عباس هوا بده نميتونم بشينم براي همين پياده شين! به همين راحتي! مام پياده شديم رفتيم ترافيک ايران اير ميگيم جريان چيه؟ گفتن هوا خرابه!! آخه جالب اينجا بود که يه پرواز ديگه ساعت 4:30 بود و اون رفته بود!! خلاصه نشستيم که 5:30 دوباره گفتن سوار شين!
ديگه جدي جدي اين دفعه پريد! منم باز خوابيدم!! مدت پرواز هم 1:30 بود. 2 ساعت بعد بيدار شدم ديدم اي بابا هنوز که رو هواييم! ولي هي داريم دور سرخودمون ميچرخيم! بعد به مهماندار ميگم، ميگه که خلبان ديد نداره نميتونه بشينه! بعد از پنجره که پايين رو ميبينم همه چي معلومه! حالا من خودم نميدونم دقيقا مکانيزم فرود چيه! مگه رادار و اينا الکيه تو هواپيما؟ يه احتمال هم دادم که چشاي خلبان لوچ بوده!! خلاصه ساعت 8:15 ما فرود اومديم! بماند که يه سري باز داشت برميگشت و .....
حالا رسيديم اونجا من ساعت 10 رفتم که کارمو انجام بدم. از شانس بد اونقدر کار به مشکل خورد که اصلا باورم نميشد سر چيزاي مسخره اينقدر علاف بشم! آخرش هم Router پکيد!!! تا 9 صبح هم باهاش ور رفتم نشد! ساعت 9 اومدم هتل. ساعت 13 هم بليط برگشت داشتم. گفتم يه 2 ساعت بخوابم بعد برم. گرفتم خوابيدم يه سري بيدار شدم ساعت بالاي اتاق رو نگاه کردم ديدم دهه. بعد يه ساعت ديگه خوابيدم بلند شدم ديدم 11 س. اومدم حاضر شم ساعتمو که بستم ديدم 12:30 و ساعت هتل عقب بوده!!! هيچي فرودگاه رو بيخيال شدم و رفتم يه ذره ديگه با دستگاها ور رفتم ديدم بکل کار نميکنن. جم کردم که با خودم بيارم بدم گارانتي درستش کنه. ساعت 17 دوباره رفتم که حداقل تو Waiting List برم. نفر دوم هم بودم. گفتم حتما جا ميده! با کمال خوش شانسي يه نفر بيشتر جا خالي نداشت و من نتونستم برم باز. ديگه در به در دنبال بليط ميگشتم تا بالاخره تونستم با ماهان بيام. يه خبر خوب هم اينکه فردا صبح دارم ميرم شيراز. خبر بهتر هم اينکه پس فردا فيزيک 2 دارم!!
راستي....
ساناز هم اومد بالاخره! تو اخبار ديدم خبرنگار ها ازش پرسيدن انگيزتون از اومدن چي بود؟
گفت انگيزه زياد بود اما اصلي ترينش شام مسعود بود!!
:)):)):))
بگيرم همتونو يه فص كتك مفصل بزنم حال بياين.............
Router mipokoni kharab kar?
اااا چرا كتك؟!؟! خوب علي راست ميگه ديگه!!:) اصلي ترين انگيزه همون بود!! حتي شايد تنها انگيزه!! :))
-----------------
شانست خيلي خوبه ها خداييش:)
-----------------
برين تو وبلاگ مسعود تكبير بگين:))
آره خوب
خوش شانس!!!!!!!!!!!!
سلام ...
مثل اينكه خيلي بهت سخت گذشته....شانس ديگه يه بار در خونه ي آدم رو مي زنه.........
اميدوارم موفق باشي...
hameye inaa vase in boud ke vasat darse ebrati bashe ke dige vaghti amirmassoud mikhad sham bede nari mosaferat.amma to bazam dari miri shiraz! ishalla ke vaghti bargashti bebini hamamoun shamemouno khordimo gharare shame ba`dio gozashtim:D
ENSHALLAH TA~AALA ke too shaame badie amirmassoud hozoor dashte bashi
Amin
آخر عاقبت هر كي منو اذيت كنه همينه.... به شانس ربطي نداره...
Eshkaal nadaare chon ke ba'dan ke rafty haft shab va shabaane rooz hamash yaadet mire , albatte sare emtehaan be shaam fek nakon ya chat ke saret gij bere , oonvaghtam emtehaaneto aali midi :D
,
oon baalaa oon haft rooz va haft shab SHAAm bood
سلام ... بابا سختي .. مشقت ...
بعضي وقتا ادم الكي گير ميكنه
الكي چيه؟؟؟؟ همتون دارين تقاص پس ميدين...
:))
اي خوش بحالت ساناز:D
و خوش به حال همه ي كسايي كه مي رن شام!
مي گم پارتي اي چيزي سراغ ندارين شام پست كنه كانادا؟>:)
كوشي؟
علي امتحانت چي شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
emtehaan chi shod ? :D
عجب!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ولي خوب همون شعر معروف كه ميگه :تا نروي سفر از پول خبري نيست/
درسته!!!
سلام من اولين باره به اينجا ميام.
با هر كه حرف دوستي اظهار ميكنم خوابيده دشمني است كه بيدار مي كنم
از بس كه در زمانه يكي اهل درد نيست اظهار درد خويش به ديوارميكنم.
.........من عاشق دختر خاله ام بودم ولي اون امروز رفت رفت به بهشت.
دوستدارت محمد راكي.